ارجاع به زمان ازدست رفته، به مثابه امر حاضر در عکس های خصوصی
Authors
abstract
عکس همواره چیزی را از گذشته، ردّ و جعل می کند. تأکید حضور-آن-جای مصداق در عکس بی گمان نشأت از فهمی در برابرِ آن دارد که فحوای چنین ردّی را بر تنِ عکس مورد پرسش قرار می دهد. ارتباطِ با گذشته ای که عکس به مثابهِ هستی درذاتِ خود سودای آشکارگی اش را دارد، در زمانِ حال که رؤیتِ آن را مهیا می سازد، به سانِ کنشی است متأخر که از جانب مخاطب خاصِ عکس، ادراک می شود. چه که او همزمان با رؤیت، به خوانش گذشته ای مشغول است که به جز در عکس، «حضور»ش را چنین مستند نمی توان مطالعه کرد. وجود زمانِ گذشته در بطنِ عکس با عناصری گره می خورد که برای مخاطب خود حاملِ فهمِ پیشینی هستند از هر آنچه در زندگیِ ازدست رفتة او تداعی گر معنا بوده، و توأمان اصرار می ورزند بر موقتی بودنِ تمامی انگاره های ذهنی و عینی که میانِ وی و سطحِ عکس در جریان است. بنابراین، چگونه است که آن-جا-بودگیِ همارة مصداق و پیوند همیشگیِ «واقعیت و گذشته» که «ارجاعِ» عکس از بطن آن برمی خیزد، یکی شدن حقیقتِ عکس را (مصداقی که حضورش دیگر تنها منوط به قاب عکسی است که در برابرِ دیدگان است)، با واقعیتِ آن («آنچه بوده» از مصداقی که در برابرِ دوربینِ عکاسی، حضوری واقعی و آنی، داشته است) پایه گذاری می کند؟ رولان بارت1، در آخرین کتاب خود، اتاق روشن2، «ارجاع» را گوهر عکس می نامد؛ ارجاع به «آنچه بوده»، که اکنون به سان امری حاضر و کنش گر در عکس حضور دارد. در مقالة حاضر به بررسی چگونگیِ هستومندیِ زمانِ گذشته در بستر عکس، و تبیینِ ویژگی های متمایز «ارجاع به گذشته» در عکس های خصوصی پرداخته و تأثیراتی را که چنین «ارجاعاتی» به مثابه هستیِ عکس در خوانش و تأویلِ اثر بر مخاطب خود خواهند داشت، مورد تحلیل قرار خواهیم داد.
similar resources
ارجاع به زمان ازدسترفته، به مثابه امر حاضر در عکسهای خصوصی
عکس همواره چیزی را از گذشته، ردّ و جعل می<span style="line-height: 120%; font-size: 13p...
full textخوانش عکس، به مثابه هرمنوتیکِ امر خصوصی
آن چه در فلسفه ی هرمنوتیک مدرن آموخته ایم، به تاویلی با افق های باز و گسترده میانِ مخاطب و متن، دلالت دارد. آن متن – چه اثر ادبی و یا اثر هنری – که مورد تاویلِ مخاطب خویش واقع می شود، در برابر وی هستی می یابد؛ و متقابلا، متن، به مخاطب خویش هستی می بخشد. تاویل عکس، به جایگاهِ متمایز و ویژه ی عکس در میان سایر متون هنری، بستگی می یابد. از یک سو، عکس، به سانِ اثری هنری، به دنبال قواعد هرمنوتیکیِ روشمند ...
full textخوانش عکس، به مثابه هرمنوتیکِ امر خصوصی
آن چه در فلسفه ی هرمنوتیک مدرن آموخته ایم، به تاویلی با افق های باز و گسترده میانِ مخاطب و متن، دلالت دارد. آن متن – چه اثر ادبی و یا اثر هنری – که مورد تاویلِ مخاطب خویش واقع می شود، در برابر وی هستی می یابد؛ و متقابلا، متن، به مخاطب خویش هستی می بخشد. تاویل عکس، به جایگاهِ متمایز و ویژه ی عکس در میان سایر متون هنری، بستگی می یابد. از یک سو، عکس، به سانِ اثری هنری، به دنبال قواعد هرمنوتیکیِ روشمند ...
full textزیبایی معاصر : رویداد به مثابه امر نو
زیبایی از دوره کهن تاکنون تعاریف گوناگونی داشته است. مسأله این پژوهش پرسش از معیار تعریف زیبایی در دوران معاصر است. فرض بر این است که تعریف زیبایی در دوره معاصر از محدودیتهای زیبایی ابژکتیو و سوبژکتیو رها شده است. در مرحله اول برای پاسخ به این پرسش، با روش تحلیل محتوا تلقی از زیبایی در دورههای مختلف از منظر متفکران مهم عرصه زیباشناسی در دو گرایش ابژکتیو و سوبژکتیو بررسی شده است. در مرحله بعد ...
full textهویت حوزهای و انقلابی بودن به مثابه امر سیاسی
چکیده انقلاب اسلامی و در پی آن، تأسیس نظام جمهوری اسلامی مناسبات جدیدی را در روابط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و گفتمان نو پدید آورد که هدف آن، نوسازی جامعه بر اساس احکام شریعت بود. در گفتمان جدید، سازههای هویت از طریق الهیات سیاسی مبتنی بر اسلام شیعی ترسیم قدرتمندی از هویت شهروند مسلمان را فراهم آورد که مورد پذیرش داوطلبانه بسیاری واقع گردید. این منطق ارزشی یک نظام معن...
full textرخداد هنری به مثابه امر نوی خلاق
هدف اصلی این پروژه، پرسش از امر نو و اتخاذ رویکردی نظری به کیفیت های نو در آثار هنری است. بدین منظور باید پرسید امر نو چگونه در ساحت وجود به وقوع می پیوندد. اهمیت نظریه ی رخداد آلن بدیو در آن است که رخداد یا امر نو را با مقوله ی حقیقت و سوژگی پیوند می دهد. آلن بدیو، فیلسوفِ امر کثیر است. در هستی شناسی او، وجود همان کثرتِ محض یا نامنسجم است و در نتیجه، برای تفکر دسترس ناپذیر. بنابراین ما همواره با...
My Resources
Save resource for easier access later
Journal title:
فصلنامه علمی پژوهشی باغ نظرPublisher: دکتر سید امیر منصوری
ISSN
volume 12
issue 33 2015
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023